به گزارش برهان خبر، در باره بلبشوی ایجاد شده در بازار نقل و انتقالات چه باید نوشت. سرنوشت این فوتبالی که به طبل توخالی می ماند، اما در پول پاشی فراتر از تیمهای حرفه ای عمل می کند ،چه خواهد بود؟
چند روزی بود از ناحیه دوستان و همکاران رسانه مورد سوال قرار گرفتم که چرا سکوت اختیار کردی و مطلبی در باره آشفته بازار نقل و انتقالات نمی نویسی؟
به صراحت باید گفت: مگر مسئولان و دست اندرکاران فوتبال کشور و مدیران باشگاهها توجهی به نقدها و انتقادات دارند؟
فدراسیونی که چشم بر خبط و خطاهای باشگاهها بسته و خاموشی و مصلحت اندیشی اختیار کرده و درون سازمان خود هم درگیر فساد و ناهنجاری است،چگونه می تواند با ناملایمات برخورد جدی داشته باشد؟
امروز فوتبال ما در چنبره دلالی گسترده گرفتار شده است.
اینکه تعدادی محدودی از دلالها و واسطه ها بازیکنان خاصی را با پرداخت مبالغ نجومی جابه جا می کنند،نشان دهنده اوج ناهنجاری در فوتبال ما است.
نگاهی به بازیکنان جا به جا شده در تیمهای تراکتور،استقلال،سپاهان و پرسپولیس بخوبی نشانمی دهد،فوتبال ما تا چه اندازه از جوانگرایی و سازندگی فاصله گرفته است و بازیکنان پا به سن گذاشته در بازار حرف اول را می زنند؟
در اینمیان تیمهای دیگری که سرمایه و پول زیادی در اختیار ندارند در بازار نقل و انتقالات تنها نظاره گر این شوی عجیب هستند!
افزایش قراردادهای بازیکنان به مبلغ شصت و هفتاد میلیارد تومان و هزینه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی در یک فصل برای فوتبالی که باشگاههایش از داشتن زمین تمرین و امکانات اولیه محروم هستند،بیانگر اوج بی مبالاتی است.
این باشگاهها همواره از توشه دیگران ارتزاق می کنند و علیرغم داد و قال زیاد،نتوانسته اند از آکادمی های خود دو بازیکن به تیم بزرگسالانشان تزریق کنند!
فوتبالی که var را یک آروزی دیرینه می پندارد و در آستانه شروع لیگجدید اغلب تیمهایش دوران آماده سازی را با تعداد محدود و دم دستی آغاز کرده است ،سرنوشتی محتوم خواهد داشت.
هنوز یک کمپ تمرینی مناسب در کشور نداریم و باشگاهها برای دوران پیش فصل خود به سفرهای خارجی و اردوهای تمرینی برون مرزی دلخوش کرده اند!
استقلال و پرسپولیس که حالا خیالشان از بابت حامی مالی راحت شده،با پول پاشی به بیراهه می روند.
پرداخت مبلغ ۴۷میلیارد تومان برای اخذ رضایتنامه سامان فلاح و قرار داد ۶۰ میلیاردی رامین رضاییان نشان دهنده این حاتم بخشی است.
پرسپولیسی ها هم که نگران نارضایتی هوادارانشان هستند و باجذب احمدزاده و حضور وحید امیری و عالیشاه پا به سن گذاشته روبرو هستند،در این روزها در صدد شل کردن کیسه می باشند،تا شاید جبران مافات کنند.
سپاهان در سنوات گذشته هم سرآمد تیمهای متمول و پرهزینه بوده،بی آنکه به مقصد نهایی برسد.آنها در فصل جدید هم گوی سبقت را از همگان ربودند و در هزینه کردن بی حریف بودند.
مالک تراکتور سازی که در اوایل فصل از فروش باشگاه سخنمی گفت: به یک باره به میدان آمد و با افزایش هزینه نجومی ستاره های فوتبال را صید کرد.
باید پرسید،آیا تضمینی به ادامه این راه وجود دارد؟
اگر فردای پیش رو مالک باشگاه از ادامه تیمداری منصرف شد، چه کسی جوابگوی مطالبات هواداران پرشور تبریزی خواهد بود؟
موضوع مهم بعدی گران شدن فوتبال و افزایش سرسام آور هزینه ها است.
در این گیرو دار بقیه تیمها از قافله عقب می مانند و این فاصله طبقاتی موجد تضعیف فوتبال باشگاهی می شود.
معلوم نیست فدراسیون با افزایش سقف پرداخت چند باشگاه خاص چه برخوردی خواهد داشت و وعده های داده شده چگونه محقق خواهد شد؟
با عنایت به موارد مطروحه و فاصله گرفتن تیمهای شاخص از سازندگی و حاضری خوری نمی توان به آینده فوتبال باشگاهی خوش بین بود و به فردای بهتر دل بست!