حسن کریمی سنجری/تحلیلگر ارشد صنعتخودرو
کشورهای توسعهیافته در مواجهه با پدیدههای فناورانه و تکنولوژیهای نوین، بیش از آنکه رفتاری تدافعی داشته باشند، با رویکرد تعقلی و دستانی باز روبهرو میشوند. اساسا این کشورها عاشق تغییراتی از جنس تکنولوژی هستند؛ چرا که معتقدند وقوع فناوریهای جدید در مسیر نیازهای فردای بشر رخ میدهد. اصولا دانشمندان این حوزه، ایدههای خود را از جامعهشناسی دریافت میکنند و آنگاه نتیجه تحقیقات خود را در اختیار رفتارشناسان بازار قرار میدهند تا این فناوریها را به محصولاتی بازارپسند تبدیل کنند. از اینروست که دنیای مدرن بهسرعت در مواجهه با تکنولوژیهای جدید واکنش مثبت نشان میدهد.
خودروی برقی؛ ضرورت یا نمایش موقتی؟
ایران در مواجهه با فناوریهای نوین
در ایران اما، از گذشتههای دور، ورود تکنولوژیهای جدید همواره با واکنشهای تدافعی مواجه بوده است. نمونه بارز آن احداث مترو در دهه ۶۰ در شهر تهران بود که تقریبا همه مسوولان آن زمان بهجز عده معدودی با سرمایهگذاری روی مترو مخالف بودند و اگر پافشاری مرحوم هاشمی رفسنجانی نبود، شاید امروزه دیگر اقتصاد کشور تاب سرمایهگذاری روی چنین ابرپروژهای را نداشت. به دورتر که برویم، شاهد مخالفت حتی در استفاده از دوش حمام هم خواهیم بود. اگرچه مخالفت با برقیسازی به عنوان پدیدهای که پرداختن به آن در برخی کشورهای پیشرو با نتایج مثبتی همراه بوده است، از جنس مخالفتهای پیشین نیست.
برقیسازی؛ تنها راه غلبه بر آلودگی هوا
خودروی برقی با استفاده از نوعی پیشرانه برقی شامل الکتروموتور، گیربکس، اینورتر، شارژر، واحد توزیع توان و مبدل DC-DC در قالب مجموعهای بنام شش در یک (six in one) و پک باتری و البته مجموعهای از کابلها و یک واحد کنترل مرکزی، دارای خروجی آلایندگی صفر است. بهگونهای که هیچ خودروی فسیلسوزی در دنیا حتی با بالاترین استاندارد زیستمحیطی نمیتواند بهاندازه خودروی برقی پاک باشد. به همین دلیل از حدود دو دهه قبل چینیها برای کنترل آلودگی در کلانشهرهای خود از نسخه برقیسازی استفاده کردند. البته این نسخه فقط محدود به خودروها نبود، بلکه نیروگاههای تولید برق را نیز شامل میشد. در واقع گسترش بازار خودروهای برقی و به موازات آن سرمایهگذاری هوشمندانه روی کربنزدایی و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق باعث شده امروزه اثری از آلودگیهای غیرقابل تحمل در کلانشهرهای چین نباشد.
این در حالی است که حذف و حتی کاهش آلودگی هوا در شهرهای بزرگ کشور نظیر تهران بهرغم مطرح شدن طرحها و برنامههای بسیار، اکنون به یک آرزوی دستنیافتنی تبدیل شده است. دو منبع اصلی ایجاد آلایندگی در کشور وجود نیروگاهها با سوختهای فسیلی و تردد خودروهای فسیلسوز است و هیچ دولتی تاکنون نتوانسته است بر این عارضهها غلبه کند. نسخه چینی غلبه بر آلایندهها تنها برقیسازی است. برخی، سرمایهگذاری روی خودروهای کممصرف بنزینی را راهکار مناسبتری در مقایسه با توسعه خودروهای برقی میپندارند. گذشته از میزان سرمایهگذاری روی تولید خودروهای کممصرف، بهویژه با در نظر گرفتن سطح استانداردهای کیفی خودروسازهای داخلی، نمیتوان از سهم آلایندگی این خودروها غافل شد. اتفاقا نکته مغفول این پندارش، نادیدهگرفتن ترافیکهای درازمدت تهران و سایر کلانشهرهاست، بهگونهای که کممصرفی این خودروها در ترافیکهای سنگین این شهرها تقریبا مزیتی به حساب نمیآید.