محمد ذوقی - در کتاب هنر شفاف اندیشیدن، اثر رولف دوبلی  با تجربه عادل فردوسی پور ، در بخش شانزدهم به عبارت، دانش واقعی و دانش شوفری اشاره می کند و اگر آنرا به جامعه ورزش و باشگاهها ربط دهیم پر بیراه نرفته ایم.

به گزارش برهان خبر، در کتاب هنر شفاف اندیشیدن، اثر رولف دوبلی با تجربه عادل فردوسی پور، در بخش شانزدهم  به عبارت، دانش واقعی و دانش شوفری اشاره می کند و اگر آنرا به جامعه ورزش و باشگاهها ربط دهیم پر بیراه نرفته ایم.
افکار عمومی بخصوص مخاطبان فوتبال با یک توهم و تصور غلط همیشه و در همه حال برای ارتقای فوتبال دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بدنبال مربیان خارجی هستند. تا بتوانند معجزه ای خلق کنند.
نظریه ای در این باب وجود دارد که آنرا خطای غفلت از نرخ پایه می نامند به بیان ساده تر ، وقتی صدای سم چهارپان را می شنوی منتظر گورخر نباش. 
مربیان بزرگی در عرصه فوتبال اروپا، آسیا، افریقا، و... فعالیت می کنند براساس معاهده‌های فیفا، باشگاههای بزرگ و متمول زمینه حضور آنها را بر اساس مطالعات و مستندات حقیقی، بدون ربط به مرام و مسلک به مدت معلوم، به استخدام آنها در باشگاه شان اقدام می نمایند. این نوع همکاری ها به مفهوم درنوردیدن مرزها و تبادل دانش طرفین  تلقی شده و مدیران باشگاهها به تصمیمات و قراداد فی مابین پایبند بوده و همه ابزارهای لازم  را برای رشد و تعالی فراهم می کنند. 
عکس این معاهده ها در بکارگیری مربیان غیر بومی (خارجی درجه ۲؛۳) هم وجود دارد.
که در ایران و بعضی از کشورها به منظور قرار گرفتن در تیتر رسانه ها و رضایت خاطر هواداران  دیده می شودکه در بکارگیری این نوع مربیان از دانش شوفری بهره می گیرند.و هنگامی معیار ها شناخته شد و نتیجه مورد انتظار کسب نشد در آن واحد عهد و پیمان شکسته می شود . و مجددا  با فشار هواداران، مربیان اخراج، و یا با هماهنگی از باشگاه جدا می شوند، و باشگاه ها ملزم به پرداخت بخش یا کل مبلغ قراردادهای میلیاردی آنها  شده و خسارت جبران ناپذیری را به باشگاه ها تحمیل می کنند و بعضی ها  حتی قادر به عذر خواهی هم نیستند. 
بحرانی که دو باشگاه پرطرفدار پرسپولیس و استقلال در مسابقات لیگ برتر کشور  با آن مواجه شده اند  سبب موج بی اعتمادی به برنامه ریزی های مسئولین این دو باشگاه شده  که برای برون رفت این  بحرانها ملزم به   پرداخت خسارت‌های میلیارد دلاری هستند که دیر یا زودباید پرداخت شود. حکایت  بازی مارپله، بازگشت دوباره به خانه اول، تفسیر تدابیر خلق شده در عقد قراداد هاست. 
مخاطبان، تصمیمات را بر اساس نتیجه بدست آمده ارزیابی می کنند. 
معمولا در بعضی از باشگاههای ایران چنین مرسوم است ، اگر موفقیتی حاصل شد مدیران  آنرا به مهارتهای خود نسبت داده و در صورت ناکامی و شکست، هزاران دلیل و برهان برای تبرئه خود می تراشند. 
بعداز خارج شدن  این دو باشگاه پرطرفدار و مردمی ایران از سازمان ورزش به بخشهای دیگر، توقع می رفت رویکرد اصحاب هيئت مدیره  و صاحبان اصلی نسبت به انتخاب مدیران عامل، با تفکرات بهتری وارد عمل شده و مانع از هدر رفت هزینه های پیش بینی نشده باشند. 
متأسفانه   این اتفاق میمون در دو باشگاه مذکور  روی نداد و شاهد  تصمیمات شتابزده در جذب مربیان درجه ۲یا ۳ اروپا و آفریقا بودیم که در حال حاضر هر کدامشان با کیسه ای از اسناد درست یا غلط در کنفدراسیون آسیا  بدنبال حق و حقوق و زیانهای میلیاردی که مدعی آن هستند می باشند.