يکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۶
کد مطلب : 5221
همدلی از هم زبانی بهتر است 

کسب سهمیه نوعی گول زدن تشکیلات است

جالب است ۰
محمد ذوقی-یک روز در زمان زنده یاد خطیب تیتر یک روزنامه زدیم اینجا تهران پایتخت مازندران ، ولی اقرار می کنم که مدیرانی که اطراف آقای خطیب بودند هرکدام به اندازه یک مدیرکل و بعدها به اندازه یک وزیر دانش و تجربه و وزن داشتند.
کسب سهمیه نوعی گول زدن تشکیلات است
به گزارش برهان خبر، علت پیشرفت ورزش تهران در دو دهه ۷۰ و ۸۰ هم حضور همین افراد بود.  
حسن میررآقابیک ، عبدالله عزیزی (البته نه کشتی گیر بلکه پهلوانزاده ای کاردان و بزرگ و سلامت که هر جا هست بسلامت باد با زد و بندهای اداری هم خوانی نداشت و رفت دنبال امور شخصی)   ، محمد علیپور، زنده یاد مجید پزنده ، بهروز جعفری ، شاملو ، علی توکلی ، فاطمه نظرعلی ، فاطمه سلیمی،  جعفر زرنگار.نامنی و طالقانی  و....اینها بازوان اداره کل استان تهران بودند و دیگه آن تیم یکدل و اجرایی و قدرتمند تکرار نشد. 
حالا حکایت وزیر گیلانی ورزش و جوانان است.

کم کم صداهای آشنا با لهجه های شیرین گیلکی در ساختمان ۴ طبقه سئول به گوش می رسد و رفت و آمدها بین دوستان و اقوام و همکاران آقای دنیا مالی در وزارت ورزش بیش از حد معمول شده است.

خوب طبیعی هم هست چون هم ولایتی ها انتظار دارند و هر کدام خود را نزدیکترین فرد به وزیر امروز می دانند. 
تعلل در انتخاب برخی پست های ستادی با این برو بیاها کارشناسان را به این سمت و سو برده که هم زبانان مشترک آقای دنیا مالی بدنبال جایگاهی می گردند.
البته هنوز دنیا مالی رودروی رسانه ها قرار نگرفته و مواضع و اهداف خود را بیان نکرده تا ببینیم طرح اورژانسی وزیر برای امور روزمره مثل اساسنامه فدراسیونها ، ورزشگاه آزادی،  چمن ورزشگاه ها ، سیستم وی ای آر چیست و برای بازیهای آسیایی و المپیک بعدی چه طرحی دارد.

درسته در المپیک‌ پاریس دو رشته سنتی آبرو داری کردند ولی ورزش ما در المپیک پاریس شکست خورد .
همیشه هم اینگونه نیست که تکواندو صددرصد و کشتی ۷۰ درصد برایمان مدال آوری کنند. 

بنابراین توجه درست و اصولی نه شعاری به دوومیدانی قایقرانی، تیراندازی تیروکمان، وزنه برداری، ژیمناستیک و البته سایر رشته های پر مدال مثل شنا و شیرجه یک امر ضروری است.

در برخی فدراسیون‌ها که گفتیم تغییر نگرش و تغییر مدیریت لازم است چون این جماعت ثابت کرده‌اند که چشم اندازی ندارند و تا زمانیکه این تفکر حاکم باشد که بگویند ما در این رشته ها نمی توانیم اوضاع همین است.

دلخوش بودن به کسب سهمیه نوعی گول زدن تشکیلات ورزش است تا بودجه های چند برابری بگیرند و در ردیف نخست مسافران المپیک باشند. ‌بدمینتون ما در المپیک یک نماینده معرفی کرده بود برای حضور در یکی از کمیته‌های جهانی ولی بنده خدا توی دهکده بازی‌ها هم غریبه بود و هیچ حمایتی فدراسیون مربوطه نداشت و سیستم کمیته المپیک هم اصولا در رایزنی ها تعطیل است.
در پینگ پنگ تا زمانیکه رئیس فدراسیون تحت سیطره دو برادر پابه سن گذاشته باشد همچنان باید به تک مدال بازیهای آسیایی دو دوره قبل دلخوش باشیم. 
در اسکواش رئیس فدراسیون هنوزهم وجاهت عمومی بین خانواده این رشته پیدا نکرده و اعتماد به نفس لازم را عزیز پور برای پست ریاست ندارد.  نجات غریق ما تعطیل است و شما که اهل دریا و ساحل هستید می دانید چقدر این فدراسیون می تواند آرامش بخش خانواده ها در سفرهای ساحلی باشد ولی تاکنون نامی از رئیس یا دبیر یا عملکرد آن به گوش جامعه نخورده است.
بفرمایید بود و نبود چنین مدیرانی که اصولا در سکوت حرکت می کنند و هیچ اثر مثبتی بر جامعه ندارند چه تفاوتی دارد؟! 
بنابراین آقای دنیا مالی روشن و شفاف روردوی رسانه ها قرار گیرند تا ما هم تکلیف خودمان را بدانیم. 
تا فراموش نکرده ایم آدرسی سرراست خدمت آقای وزیر بدهیم که برای پست های ستادی نیازی به ذره بین و تحقیقات و آدم‌های غریبه نیست.  آنقدر کارشناس کاربلد با تجربه و جوان خوش فکر در همین ساختمان سئول هستند و تجربه ثابت کرده که خود این خانم ها و آقایان کارشناس  هم دلسوز ترند هم کاربلدند و هم مسلط بر اوضاع ورزش . لطفا برای پیشرفت و حرکت رو به جلو در ورزش راه دور نروید .
https://borhankhabar.ir/vdcb.5bsurhb58iupr.html
نام شما
آدرس ايميل شما