محمد ذوقی - نگاهی به لباس کاروان ایران در افتتاحیه المپیک گویای آن است که جنبههای فرهنگی المپیک از نگاه طراحان مغفول مانده است.
به گزارش برهان خبر، مساله لباس ورزشکاران همیشه در ایران چالشبرانگیز بوده؛ یا لباس خوب نبوده یا مراسم درخوری برگزار نشده یا هم لباس بد بوده هم مراسم فاجعه. اگر هم هر دوی اینها درست بوده تندروها کار را خراب کردند.
ایران اما با وجود بهرهمندی از هنر، فرهنگ و تمدنی ریشهدار، لباسی کاملا ساده را برگزیده که نه هویت تاریخی ایرانی و نمادهای تمدنی در آن دیده میشود و نه از ظرفیتهای هنرهای سنتی کشور نظیر سوزندوزی در آن بهره گرفته شده است.
این روزها بعید است جایی ردپایی از مد و فشن دیده نشود؛ المپیک امسال نیز از این قاعده مستثنا نبود. البته این قائده در مورد لباس ورزشکاران ایرانی صدق نکرد و ورزشکاران ایرانی از همیشه معمولیتر حاضر شدند.
در لباس کاروان ایران هیچ طرح خاصی که برگرفته از فرهنگ و سنت ایرانی باشد، لحاظ نشده است.
مسئولان ایرانی درحالیکه هرجا صحبت از غرور و افتخار است، فرهنگ چندهزارساله ایرانی را به رخ میکشند، با کجسلیقگی محض، اجازه ندادند هیچ نشانی از این فرهنگ غنی در لباسهای کاروان ایران متبلور شود.
مسئولان ایرانی درحالیکه هرجا صحبت از غرور و افتخار است، فرهنگ چندهزارساله ایرانی را به رخ میکشند، با کجسلیقگی محض، اجازه ندادند هیچ نشانی از این فرهنگ غنی در لباسهای کاروان ایران متبلور شود.
البته نگاه موجود در این زمینه ظاهرا برگرفته از نگاه اقلیتِ تصمیمگیر برای اکثریت است که خودشان را توانا در هر حوزهای و بینیاز از پاسخگویی به مخاطبان میدانند. کار به قدری برای آنها تمام شده بود که مسئولان کمیته المپیک ایران از ترس اینکه بابت چنین لباسی مورد نقد و سرزنش قرار بگیرند، قید رونمایی از آن را زده تا یکباره همه را در پاریس غافلگیر کنند.
بررسی همهجانبه نحوه و نوع برگزاری بازیهای المپیک نشان میدهد، آنچه که اولویت نخست و بنیادین کشورهای مختلف در حضور و شرکت در این میدان است بیش از آنکه جنبه ورزشی صرف داشته باشد، جنبه اقتصادی و فرهنگی دارد. ساختارهای زنجیروار و درهم پیچیده ارتباطات، اقتصاد، فرهنگ و هنر، زوایای مختلفی از هویت و برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت دولتها را برای حضور بهتر در جوامع جهانی از جمله در عرصه مهم المپیک آشکار میسازد.
از سوی دیگر بسترهای متنوع و متعدد ارائه و معرفی فرهنگ در دنیای امروز، نشان از اهمیت پرداختن به موضوعاتی از این دست است. وی افزود: علاوهبر جنبههای اقتصادی تولید و ارائه آثار هنری و شاخصهای فرهنگ در میادین بینالمللی نظیر المپیک، مطابق با دیدگاه برونو فری، مدیر و اقتصاددان برجسته هنر، جنبه افزایش شادیهای جمعی و انبساطخاطر و آرامش از دیدگاه کلان اجتماعی مورد توجه و حائز اهمیت است و محصولات و میراث فرهنگی از مهمترین ابزار خودنماییهای مثبت فرهنگی است. به هر روی لباس و پوشاک به عنوان بخشی از الفبای ارتباط بصری از ابتدای تاریخ تاکنون از مهمترین نشانههای پیشرفت اقتصادی و فرهنگی بوده است.
در تعاملات مهم سیاسی، اقتصادی، ورزشی و فرهنگی، نحوه حضور از مهمترین شاخصههای دستیابی به اثرات و نتایج مثبت است. در نظر داشته باشید که ایران سابقه و گستره عظیم و غنی فرهنگی و تنوع بسیار بالای قومی دارد که به وضوح در آثار تاریخی، هنرها و صنایعدستی به یادگار مانده است و به نظرم میشد از این ظرفیتهای فرهنگی و هنری کشور در طراحی لباس المپیک بهره برد.
واقعیت، ولی روشن است؛ لباسهای کاروان ایران هیچ نشانی از فرهنگ غنی ایرانی نداشت و بعید است بتوان حتی آن را در شأن ورزشکاران ایرانی دانست. حالا هم که فرمول کهنه مدیریت در ایران، مسیر خودش را طی میکند. مسئولان امر اعتقاد دارند گذر زمان باعث میشود انتقادات درباره این ماجرا فروکش کند و دیگر قرار نیست به دلیل چنین انتخاب بحثبرانگیزی مورد انتقاد قرار بگیرند. هرچند که ظاهرا آنها خود را بینیاز از این مسائل دانسته و تصمیمشان در این بخش را دقیق و سنجیده میدانند.
شاید اگر هوش مصنوعی لباس کاروان تیم ایرانی طراحی میکرد به این زیبایی و اصیل بودن ایران و تمدن ایرانیی را به رخ می کشید